در شماره چهارم این سلسله نوشتار ، بحث هنر معاصر ایران را در حوزه شعرآغاز کردیم و با نگاهی به رخدادهایِ اندیشه ایِ شاعران دوره مشروطیت تحولات این دوره را تا سالهای منتهی به کودتای رضا شاه و پس از آن را دنبال کردیم. در ادامه بحث که این شماره بدان خواهد پرداخت ، وقایع پس از کودتای سال 1332 مورد بازخوانی قرار گرفته و به رویدادهایی اثر گذار همچون قیام پانزده خرداد و انقلاب اسلامی و تأثیر آن بر شعر معاصر اشاراتی می گردد و در نهایت دیدگاه یکی از صاحب نظران پیرامون موقعیت شعر در زمانه کنونی ارائه می گردد.
پس از وقایع کودتای سال 1332 شعر فارسی در دو مسیر قرار گرفت . خطی که به ذهن های امیدوار وصل می شد و خطی که به ذهن های مأیوس تعلق داشت ، شاعران اصلی این دوره که باید دوره ی رشد شعر نو نامیده شود ، مشیری ، رحمانی ، سپهری ، اخوان ثالث ، شاملو ، زهری ، ابتهاج ، کسرایی ، امینی ، فرخزاد بودند . موجی که پس از رمانتیسم در شعر فارسی ظهور کرد ، موج سمبولیسم اجتماعی بود که شاعران معروف آن شاملو ، اخوان ثالث ، فرخزاد و سپهری بودند. شاید بتوان گفت فرخزاد در مطلبی که مهرماه سال 1339 شمسی منتشر کرد ، خلاصه از نظریات موج سمبولیسم اجتماعی را بیان کرده است . شعر فارسی درنتیجه وقایعی که در سال 1348 شمسی در متجددین رخ داد ، بار دیگر جان گرفت و حرکت جدیدی را آغاز کرد .
بی شک تمام رخدادهای سیاسی و اجتماعی ایران بر تطّور ادبی و به ویژه شعر تأثیر چشمگیری داشته است . پس از قیام پانزده خرداد ، شاعران کمتر توانستند از پس هیجانات عاطفی و ژورنالیستی خود برآیند و در نتیجه به جای محاکمات و باز آفرینی به انعکاس حوادث متمایل شده و در این هنگام مسئولیت های انسانی ، اجتماعی ، سیاسی و تاریخی خود را برجسته تر از مسئولیتهای ادبی خویش قرار دادند.
سیده سهله تقوی ، در پژوهشی با عنوان [ انقلاب اسلامی و تأثیر آن بر شعر معاصر ] می نویسد" همزمان با آغاز مبارزات مردم علیه حکومت استبدادی پهلوی در سالهای پایانی 40 و آغاز دهه 50 ، اولین جرقه های ادبیات مقاومت به صورت جوششی از میان مردم کوچه و بازار برخاست و به صورت زیباترین ، مؤثر ترین شعرها ، شعارها و دیوار نوشته ها پدیدار گشت : البته آغاز سروده های جدی عصر انقلاب را باید از سال 57 دانست، اگر چه حال و هوای شعاری بر روی این آثار سایه افکنده و اکثر سرایندگان آنها شاعران مطرحی نیستند . اما جوهری شعری دارند. شعر این دوره دیگر آکنده از وحشت ، انجماد ، یأس و مرگ نیست، شعری است که به سمت روشنی در حرکت است ، خشم و صراحت زبان شاعر، شعر انقلاب را توفنده ، جوشنده و خروشنده ساخته است ."
بعد از پایان دوران پر افت و خیز سال های مبارزه و به ثمر نشستن انقلاب ،کم کم عمود خیمه ادبیات انقلاب استوارتر می گردد . دین ، ارزشهای دینی و مردم ، دو محور محسوس و ملموس شعر انقلابند . با شروع جنگ تحمیلی ، شعر انقلاب در قالب شعر مقاومت ، شهادت رخ می نماید و شاعر آرمان هایش را به نظم می کشد. "
تقوی در ادامه مطلب خود ، درون مایه شعر انقلاب را در سالهای جنگ ؛ شهادت / مدح اهل بیت (ع)/ توجه و تأثیر پذیری از واقعه عاشورا / و اهمه افول ارزشها / عرفان / انتظار /ولایت می داند و شرحی بر هر یک می نگارد . او در بخش دیگری از مقاله خود می نویسد : " نکته ای که نباید از آن غفلت ورزید، جدی گرفتن امروز و نقد منصفانه ، عالمانه و صادقانه ادبیات انقلاب اسلامی است . برخی به بهانه این که هنوز این دوره پایان نیافته تا به جمع بندی و تحلیل آن نشست ، بررسی این مهم را به فردا واگذار می کنند. در دوره های پیشین تاریخی ، تذکر ه نویسانی بوده اند که علیرغم کاستی ها به ثبت تاریخ ادبیات زمان خویش پرداخته اند . اگر این ضرورت ، امروز تحقق نیابد نسل های بعد نمی توانند به بیان وتبیین دقیق شعر این دوره بپردازند و همان فاجعه ای تکرار خواهد شد که در دوره مشروطه اتفاق افتاد، چرا که حلقه های مفقوده در نزدیک ترین دوره ادبی ما [مشروطه] به قدری زیاد است که گاه منجر به مفقود شدن دیوان شعر یا زندگی نامه شاعری گشته که ما را از درک صحیح و درست تحولات شعر عصر مشروطه محروم ساخته است" .
در گفت و گویی که در چند ماه اخیر با استاد عبدالعلی دستغیب انجام و منتشر شده است از ایشان درباره ، موقعیت شعر در زمانه کنونی پرسش شده ، وی در پاسخ گفته است : " به اعتقاد من حرکت غالب ، حرکت شعر به سمت پست مدرنتیته است . باید قبول کنیم که شعر دوره نیما و حتی شاعرانی که در ادامه آمدند ، دیگر ظرفیتشان تمام شده و در دوره کنونی و آینده نمی توانند کارکردی داشته باشند . این مسئله در مورد قوالب شعر کلاسیک نیز به شدت صادق است .
امروز اگر شاعری غزل بگوید ، یا شعر نیمایی ، بدون شک تکرار مکررات است . اینکه می گویم حرکت شعر به سمت پست مدرنیته است ، بارزترین خصوصیت این نوع شعر این است که معمولاً بسیار خصوصی و شخصی است تا جایی که جنبه های احساس جمعی ندارد . شروع این نوع شعر نیز از دهه شصت و هفتاد خورده است که اتفاقاً در همین دوره ها بود که به موازات شعر ، رمان های مهمی هم با همین رویکرد نوشته شد. گرچه مردم حتی با آثار مدرن هم آن طور که باید و شاید ارتباط برقرار نکردند چه رسد به آثار پست مدرن، اما اینکه در آینده چه خواهد شد باید منتظر بودتا وضعیت عمومی شعر روشن شود " .
گرچه این نوشتار بسیار فشرده و تلخیص شده ارائه گردید و تنها می تواند بخش کوچکی از موضع بزرگ و پر فراز و نشیب شعر معاصرایران را در بر گیرد، اما در مقام جرعه ای برای چشایش طعم شیرین و گوارای این چشمه جوشان می تواند مسیر و راه را نشان دهد .
با پایان گرفتن موضوع و سرفصل شعر معاصر ف در شماره شش مروری بر پژوهشهای هنر معاصر ایران به پژوهش های وضعیت و آغاز نثر معاصر ایران پرداخته خواهد شد . امید که مورد دقت و توجه علاقه مندان قرار گیرد.
پژمان ضیائیان
منتشر شده در روزنامه خبر جنوب 1393.8.27