آثار و میراث ملی -4
در چند شماره گذشته این مجموعه نوشته ها ، در حال بررسی نحوه شکل گیری ساختارهای دولتی مسئول در بخش میراث فرهنگی و آثار ملی بودیم و به این نقطه تاریخی رسیدیم که با انحلال وزارت فرهنگ و هنر برخی از وظایف و ماموریتهای این موضوع به دو وزارت خانه فرهنگ و آموزش عالی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار گردید .
اینک تاریخچه را ادامه داده و مرور می کنیم.
در دهم بهمن ماه سال شصت و چهار به موجب قانون سازمان میراث فرهنگی شکل گرفت . بر اساس این قانون به وزارت فرهنگ و آموزش عالی اجازه داده شد تا از ادغام یازده واحد پراکنده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز وزارت فرهنگ و آموزش عالی ، سازمان میراث فرهنگی را به صورت سازمانی وابسته به خود تشکیل دهد . این قانون در روز پنجشنبه دهم بهمن ماه شصت و چهار در مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ دوازدهم بهمن ماه شصت و چهار به تایید شورای نگهبان رسید . شورای عالی اداری کشور به پیشنهاد سازمان امور اداری و استخدامی در جلسه مورخ هجدهم فروردین ماه سال هفتاد و دو خود و با هدف هماهنگی و افزایش کارایی و اثربخشی سازمان میراث فرهنگی کشور و تمرکز در مدیریت دستگاه های فرهنگی سازمان میراث فرهنگی از وزارت فرهنگ و آموزش عالی منفک و به وزارت فرهنگ و ارشاد محلق شد . بر اساس بند سوم مصوبه مزبور ، کلیه اختیارات و مسئولیت های وزیر و همچنین وزارت فرهنگ و آموزش عالی مرتبط با موضوع وظایف اجرایی سازمان میراث فرهنگی به وزیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتقال یافت.
این تفکیک و ادغام همچنان ادامه داشته ودر جلسه بیست و سوم دی ماه سال هشتاد و دو ، سازمان های فعال در حوزه میراث فرهنگی / ایرانگردی / جهانگردی با یکدیگر ادغام شده و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با کلیه اختیارات زیر نظر رییس جمهور قرار گرفت . این موضوع باز هم ادامه یافت و با تصویب شورای عالی اداری در تاریخ شانزدهم فروردین هشتاد و پنج به منظور تقویت و توسعه صنایع دستی کشور و ایجاد هماهنگی با سیاست های توسعه صنعت گردشگری ، سازمان صنایع دستی ایران با تمام وظایف ، اختیارات ، مسئولیت های قانونی ، دارایی ها ، تعهدات ، اعتبارات ، امکانات و نیروی انسانی از وزارت صنایع و معادن منتزع و در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ادغام و به سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری تغییر نام یافت .
***
گردشگری در سرزمین ایران از پیشینه ای چند هزار ساله برخوردار است در تمامی دوران باستان مستندات حکایت از گسترش شهرها ، راه ها و اقامتگاه ها در سرزمین پهناور ایران دارد . آثار مکتوب بر جای مانده حاکی از سفر یونانیان و رومیان به ایران است اگر چه از سیاحانی که قبل از اسلام به ایران سفر کرده اند اطلاع دقیقی در دست نیست . در قرون اولیه پس از اسلام ، رویکرد ادبی و فرهنگی و علمی در ایران آغاز شد و از رونقی بی نظیر برخوردار گردید . شاعران و نویسندگان به گشت و گذار در سرزمین اسلامی پرداختند که حاصل آن سفر نامه هایی بود که اکنون بر جای مانده و از خلال آنها می توان با جغرافیا ، فرهنگ و تمدن آن روزگار آشنا شد . از جمله معروفترین این جهانگردان می توان به ناصر خسرو قبادیانی شاعر ، فیلسوف و سفرنامه نویس قرن پنجم اشاره کرد .
از سوی دیگر به تدریج و به ویژه طی قرون هفتم به بعد جهانگردان غربی نیز در پی سفر به شرق از جمله ایران برآمدند . در همان دوران اقامتگاه هایی در ایران تاسیس شد که بسیار از آنها همچنان بر جای مانده است . ایران در دوران صفویه و علی الخصوص در دوره شاه عباس اول به عنوان کشوری جذاب ، نظر بسیاری از جهانگردان اروپایی را به خود جلب کرد به همین دلیل می توان دوره سلطنت شاه عباس اول تا انقراض سلسله صفوی را یکی از مهمترین ادوار توسعه جهانگردی در ایران به حساب آورد . پس از دوران صفویه به دلیل نا آرامی و بی ثباتی تا سال ها سرزمین ایران دچار هرج و مرج پی در پی شد اما از اواسط دوران قاجار با ثبات تاریخی داخلی از یک سو و گسترش پدیده استعمار و رقابت بین کشورهای قدرتمند اروپایی سفر به ایران رازهای باستان شناسی و تاریخی بسیاری را در ایران گشود .
سیر و سیاحت ایرانیان و میل آنها به گردشگری در اروپا از عصر مشروطیت رو به فزونی نهاد . هر چند بعد از انقلاب مشروطیت ورود گردشگران خارجی رو به تزاید گذاشته بود لیکن هیچگاه گردشگری به عنوان صنعت به شکل امروزی که دارای تشکیلات منظم و قوانین و مقررات ویژه ای باشد و درآمد زایی نماید مورد توجه نبوده است . صنعت گردشگری در ایران از نیم قرن پیش به این طرف به منظور شناساندن مفاخر و تمدن ایران رسماً شکل گرفت و برای اولین بار از سال 1314 اداره ای در وزارت داخله (وزارت کشور) به نام «اداره سیاحان خارجی و تبلیغات» تاسیس شد که فعالیت آن محدود به چاپ نشریات و کتابچه های راهنمای گردشگری ایران بود . بعد از شهریور 1320 ، اداره مذکور جای خود را به «شورای عالی جهانگردی» داد که زیر نظر وزارت کشور بود و در نهایت در سال 1342 هیات وزیران تاسیس «سازمان جلب سیاحان» را تصویب و این سازمان رسماً کار خود را آغاز کرد .
در سال 1353 با الحاق سازمان جلب سیاحان در وزارت اطلاعات به عنوان وزارت اطلاعات و جهانگردی تغییر نام یافت و با پیروزی انقلاب اسلامی ، وزارت ارشاد اسلامی از ادغام وزارت خانه های اطلاعات و جهانگردی و فرهنگ و هنر تشکیل شد و کلیه وظایف مربوط به امور سیاحتی زیارتی ، ایرانگردی و جهانگردی در قالب معاونت امور سیاحتی و زیارتی در این وزارتخانه سازماندهی شد . سپس به موجب مصوبه شورای عالی اداری کلیه وظایف و ماموریت های معاونت امور سیاحتی و زیارتی در وزارتخانه ارشاد اسلامی به سازمان ایرانگردی و جهانگردی منتقل شده تا در قالب سازمان به فعالیت خود ادامه دهد . با تصویب شورای عالی اداری در سال هشتاد و پنج به منظور تقویت و توسعه صنایع دستی کشور و ایجاد هماهنگی با سیاست های توسعه صنعت گردشگری سازمان صنایع دستی ایران با تمام وظایف ، اختیارات ، مسئولیت های قانونی ، دارایی ها ، تعهدات ، اعتبارات و امکانات و نیروی انسانی از وزارت صنایع و معادن منتزع و در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ادغام و به سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری تغییر نام یافت و به عنوان سازمانی وابسته به ریاست جمهوری کار خود را ادامه داد .
برای این تشکیلات از ابتدا تاکنون آقایان دکتر مهدی حجت / دکتر اکبر زرگر / مهندس سراج الدین کازرونی / مهندس سید محمد بهشتی / حسین مرعشی / اسفندیار رحیم مشایی / حمیدرضا بقایی / روح الله احمدزاده کرمانی / میرحسن موسوی / محمد شریف ملک زاده / دکتر محمدعلی نجفی / دکتر مسعود سلطانی فر و سرکار خانم زهرا احمدی پور ریاست کرده اند .
پژمان ضیائیان
منتشر شده در تاریخ 1396.01.21 در روزنامه خبر جنوب