در بحثی که پیش از این فرا روی شما مطرح گردید به نقش دولت ، هنرمند و مخاطب در شکل گیری ، رشد و بازدهی اقتصاد هنر، مطالبی عرضه شد. خط مشی و سیاست گذاری دولت در مبحث اقتصاد هنر به سخنان رئیس محترم قوه مجریه باز می گردد که گفته اند : " دولت پویا نمودن اقتصاد هنر را جزء وظایف خود می داند ، البته روشن است که در تولید باید اول تقاضا را تحریک کرد . مردم باید کالاهای فرهنگی را درج بنهند . در این زمینه باید کار فراوانی انجام داد. اینکه تیراژ کتاب دو یا سه هزار است ، اینکه شما می بینید آثار هنری ما در بازار مشتری ندارد ، اینکه گیشه سینما خلوت است ، یعنی اینکه باید تقاضا را تحریک کنیم . مشکلش همین جاست . این موضوع نمی گذارد هنرمند خلاق باشد و نمی گذارد آنچه خواست جامعه است به صورت متنوع در جامعه عرضه شود . دولت تلاش خواهد کرد تا اقتصاد فرهنگی و بویژه هنری پویا و فعال شود و حتی بتوانیم بازارهای جهانی و منطقه ای را نیز به تصرف خود درآوریم ".
ایشان معتقدند در حوزه هایی مثل اقتصاد فرهنگ باید تصدی گری دولت به حداقل برسد .
اگر این سخنان را مبنای تدوین خط مشی و سیاست دولت قرار دهیم ، اجرایی شدن این نظریه را در سخنان معاون هنری وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی می یابیم که نخستین قدم جهانی شدن در عرصه فرهنگ و هنر را رسیدن به رشد اقتصادی ذکر کرده و یکی از مأموریت های حوزه کاری خود را توجه به موضوع اقتصاد هنر می داند . ایشان از اینکه بنگاه های اقتصادی آهسته آهسته در حال وارد شدن به عرضه های هنری هستند ، ابراز خوشحالی نموده و می گوید " در حوزه تجسمی ، سرمایه گذاری بخش خصوصی به خوبی وارد این عرصه شده و جای خود را پیدا کرده است . اما در موسیقی و تئاتر که زمینه های لازم برای فعالیت های اقتصادی دارند ما هنوز نتوانسته ایم به جایی برسیم ."
به لحاظ اهمیت موضوع و دغدغه هایی که مسئولین در این موضوع داشته و دارند طرح ایجاد رشته اقتصاد هنر در مراکز آموزش عالی آنهم در مقطع کارشناسی ارشد به سال 1389 در دستور کار دولت قرار می گیرد و جلسات مربوطه با حضور کارشناسان و استادان متخصص در زمینه های هنر و اقتصاد تشکیل می شود. این گروه پس از بررسی اکثر منابع موجود در جهان- که دارای این رشته و یا رشته های مرتبط با آن هستند - به تدوین شرح دروس رشته می پردازند و پس از طی مراحل اداری ، برای جذب دانشجو اقدام می کنند . در حال حاضر دانشگاه هنر اصفهان و دانشگاه بین المللی امام رضا علیه السلام مشهد، صاحب این رشته در مقطع کارشناسی ارشد هستند . رشته دانشگاهی اقتصاد هنر که به منظور تبیین چگونگی کاربرد تئوری های علوم اقتصادی در فعالیت های هنری و ادبی ایجاد شده و هدف اساسی آموزش این رشته را پیوند علوم اقتصادی و هنر می داند در شیوه نامه ضرورت یابی خود آورده است " به علت افزایش رشد تولیدات ناخالص ملی و افزایش تقاضا برای محصولات فرهنگی هنری در داخل کشور و افزایش مبادلات مربوط به این محصولات با کشورهای دیگر ، نیاز بنگاه های هنری به متخصصین این رشته احساس می شود . این رشته ، رشته ای کاربردی است که در آن از تئوریهای اقتصادی برای تجزیه و تحلیل بازار کالا و محصولات هنری استفاده می شود."
تربیت مدرسان حوزه اقتصاد هنر ، تربیت محققان ورزیده به منظور پژوهش در وجوه اقتصادی بخش های مختلف هنر ، تربیت کارشناسان اقتصاد هنر که بتواند در امر برنامه ریزی ، سیاست گذاری ، بازاریابی در بخش های عمومی و خصوصی هنری به فعالیت بپردازند، از اهداف جزئی تر ایجاد این رشته دانشگاهی به شمار آمده است .
مفید خواهد بود بدانیم ، دروسی که در این رشته ارائه می شود شامل : ریاضی پایه ، اقتصاد خرد ، اقتصاد کلان ، زبان تخصصی اقتصاد هنر ، مدیریت مالی سازمانهای هنری ، روش تحقیق در اقتصاد هنر ، نظریه های اقتصاد هنر ، اقتصاد سینما ، اقتصاد موسیقی ، اقتصاد میراث فرهنگی و آثار فرهنگی ، اقتصاد هنرهای نمایشی ، اقتصاد هنرهای تجسمی ،بازاریابی محصولات هنری ، کپی رایت و بازار محصولات هنری ، اقتصاد فرهنگ در ایران ، جامعه شناسی هنر ، تجارت الکترونیکی کالاهای هنری، مبانی زیبا شناسی هنر ، سمینار و پایان نامه است.
اگر چه اکثر مقامات دولتی با توجه به ترسیم خط مشی کلی موضوع ، نگاه همسان و همسویی به موضوع اقتصاد هنر دارند اما بازخوانی دیدگاه های هر یک از آنان می تواند نکات تازه ای را به مخاطبان ارائه نماید . وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بازدید رسمی خود از یک نمایشگاه آثار هنری ، تدوین سیاستهای اقتصادی هنر در وزارت متبوع خویش را از اولویت ها می داندو می گوید " از برنامه های اصلی این وزارتخانه که باید ظرف این چهارسال به آن پرداخت بحث اقتصاد هنر است که شاید بتوان بهترین تبلور و تجسم آن را در فروش آثار دید" . وی با تکرار نظرات پیش گفت ، بر این نظریه تأکید می کند که کاهش تصدی گری دولت در واگذاری امور به بخش خصوصی از جمله سیاست های اصلی دولت است و تنها مختص وزارت ارشاد نیست .
در حال حاضر دیدگاه غالب در دستگاه متولی امور فرهنگی و هنری کشور ، بحث حمایت از هنرمند و تلاشهایی برای به نتیجه رساندن قانون خرید آثار هنری در مجلس است . زیرا تاکنون خرید آثار هنری توسط دولت و نهادهای وابسته به دولت الزام آور نبوده و بر همین اساس ضمانت اجرایی هم نداشت. در تلاش تازه و نگاهی که مسئولین به موضوع دارند امیدوارند از طریق وضع قوانین لازم در مجلس به اهداف احیای قانون خرید آثار هنری ،دست پیدا کنند.
رئیس شورای اسلامی شهر تهران با پیشینه ای که در حوزه فرهنگ و هنر دارد با اشاره به همین نکته، فرهنگ را نه تنها فعالیت اقتصادی می داند بلکه آن را زمینه ساز فعالیت های اقتصادی و توسعه در حوزه های مختلف ارزیابی می کند. نگرانی این صاحب نظر امور فرهنگی عدم حضور ایران در مدیریت فرهنگی منطقه است تا با علم و اشراف بر این موضوع، ایران بتواند بازار فرهنگی منطقه را در دست بگیرد . وی با رجعت به سیاست های زمان تدوین برنامه چهارم توسعه در بخش فرهنگ ، شکوفایی فرهنگ و هنر را در گرو توجه به اقتصاد هنر دانسته و از تلاشهای دولت وقت در پیش بینی فرازی در ماده 104 قانون برنامه چهارم توسعه با هدف ارتقای سهم بخش فرهنگ یاد می کند .
مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز با همان نگاه و نگرش معتقد است : "وزارت تابعه خود باید روند برگزاری رویدادهای هنری را که توسط بخش خصوصی رقم می خورد تسهیل کرده ونقش او حمایتی باشد و نباید در چنین رویدادهایی به عنوان برنامه ریز ورود پیدا کند ".
در جمع بندی نظرات مقامات مسئول ، متوجه می شویم که آنان ضمن حفظ جایگاه نظارتی و مسئولیتی دولت ، تأکیدی بر کاهش تصدی گری دولت بر جامعه هنری دارند و در این نکته متفق القولند که دولت باید نقش حمایتی خودرا در برخورد با مقوله فرهنگ و هنر ارتقاء و جایگاه اعمال نظر و نظارت خود را نقصان بخشد و این را جزء راه حلهای اولیه واساسی شکوفایی اقتصادهنر و هنر اقتصادی می داند .
باید در انتظار بود و دید که دیدگاه مشترک مسئولین در حیطه عمل چگونه بازتاب اجرایی خواهد داشت و دولت با چه شیوه و راه کاری به نقش پر رنگ حمایت و نقش کم رنگ تصدی گری می رسد.
پژمان ضیائیان
منتشر شده در روزنامه خبر جنوب 1393.5.6