در نوشتار قبل ، جمع بندی نکات قابل توجه در بحث اقتصاد هنر را آغاز کرده بودم و فرصت اشاره به سه نکته با عنوان های :
الف/ به نقش کلیدی کالاهای هنری بیشتر توجه کنیم .
ب/ از تألیف ، ترجمه و چاپ کتب و مقالات تخصصی غافل نمانیم .
ج/ موانع بر سر راه رونق ، گسترش و پویایی را برداریم .
حاصل شد ، اینک در بخش پایانی مجموعه مقالات اقتصاد هنر نکات دیگری از پیشنهادات مطروحه را یاد آور شده و ذکر می نمایم.
د / نظرات جامعه شناسان و کارشناسان هنری را بکار بندیم
علی اکبر قاضی نظام ، فیلمنامه نویس و مدرس دانشگاه می گوید : برون رفت از وضعیت فعلی تنها یک راه چاره دارد و آن هم این است که جمعی از صاحب نظران ، مدیران دولتی ، کارشناسان وهنرمندان از شاخه های مختلف هنری ، پشت یک میز بنشینند و راه کارهایی را مدون کنند که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ملزم به اجرای آن باشد . همان طور که این اتفاق در بسیاری از کشورهای توسعه یافته رخ داده است . به این صورت که مثلاً برای شرکت هایی که برای خلق آثار هنری سرمایه گذاری می کنند ، تشویق هایی همچون تخفیف در پرداخت مالیات در نظر گرفته شده است که همین اقدام کوچک ، اقتصاد هنر را در این کشورها شکوفا کرده و موجب اقبال عمومی به این مقوله شده است .
فرزانه ادیبی ، گرافیست ومدرس دانشگاه نیز در ، هم عقیدگی با ، توجه به دیدگاه متخصصین امر اقتصاد هنر ، معتقد است : ارائه راهکار در مبحث ارتقاء کمی و کیفی اقتصاد هنر ، وظیفه هنرمندان نیست . برای اینکه برنامه مدونی برای این منظور داشته باشیم باید از کارشناسان و متخصصانی کمک بگیریم که هم بر فرهنگ اشراف دارند و هم اقتصاد امروز را می شناسند و به جامعه شناسی و روابط بین المللی نیز به خوبی تسلط داشته باشند.
آیدین آغداشلو نقاش و منتقد هنری نیز براین باور است که : اقتصاد هنر بحثی کاملاً حرفه ای است که نمی توان در برخورد با آن احساساتی شد. زیرا امکان دارد عوامل بسیاری باعث صعود یا رکود این اقتصاد شود . به همین دلیل شکل گیری بازار اقتصاد هنری نبایددست هنرمند باشد بلکه باید متخصصان مورد اعتماد این کار را هدایت کنند ، که چه مقدار کار در چه زمانی و در کجا باید عرضه شود .
ه / وظایف و نگاه حمایتی را پر رنگ کنیم
اگر نگاه حمایتی را در دو بخش جداگانه تصور کنیم ، بخشی از آن متوجه فرهنگ سازی در جامعه خواهد شد ، که این وظیفه قطعاً متوجه سیاست گذاران دولتی و افرادی خواهد شد که تریبونی برای بیان افکار و دیدگاه خود در اختیار دارند ، در این حوزه نقش رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی بسیار چشمگیر و مؤثر خواهد بود . تبلیغات صحیح و اصولی برای سوق دادن ذائقه عمومی جامعه به سمت تکریم و ارزش گذاری آثار هنری نیز از جمله برنامه های حوزه فرهنگ سازی خواهد بود.
بخش دیگری از حمایت ها نیز معطوف به حلقه های واسط که نقش مشخص تری در حوزه مالی دارند بر می گردد. حمایت های مالی از کارهای ارزشمند پژوهشی و آموزشی هنر ، همکاری در برگزاری نمایشگاه ها و مراسم هنری ، تخصیص قانونی بودجه برای خرید آثار و تسهیل در ورودحامیان مالی بخش خصوصی و برندهای معتبر در رویدادهای فرهنگی و هنری و اجرای طرح های مؤثر تر از سوی صندوق اعتباری هنر می تواند مورد توجه واقع شود.
و/ شوراهای سیاست گذار به صحنه بیایند.
با گسترش روز افزون مقوله های فرهنگی و تأثیرآن بر شیوه های رفتاری مردم و ضرورت برنامه ریزی و تعیین اهداف در سطح خرد و کلان ، شورای عالی انقلاب فرهنگی ایجاد شورایی با نام شورای فرهنگ عمومی را تصویب و تشکیل می دهد و ازجمله وظایف آن را ، تهیه و تدوین طرح هایی برای هماهنگ کردن کوشش های فرهنگی ، هنری و تبلیغی در سازمان ها و مراکز رسمی فرهنگی و هنری و نیز تهیه و پیشنهاد موضوعات و طرح هایی راجع به اعتلای فرهنگ و هنر کشور بر می شمرد . همچنین این شورای عالی ، شورایی را بنام شورای هنر در زیر مجموعه خود دارد که تبین نقش کاربردی هنر ، تدوین و پیشنهاد سیاست های مربوط به آن را ، در دستور کار خود دارد . تقویت ارتباط و هماهنگی میان بخش های تولیدی ، اجرایی وعلمی هنر و تدوین سیاست های کلان هنری کشور نیز در زمره مسئولیت های شورای هنر است . از دیگر سو مجموعه ای تحت عنوان صندوق اعتباری هنر نیز حسب آنچه مدیر عامل آن بیان کرده اند ، در مقوله احیای اقتصاد فرهنگ و هنر عهده دار وظیفه هستند و در کنار آنها شاید کم نباشند ، مجموعه های دیگری که با حضور جدی و مؤثر خود می توانند تحولات اساسی در مبحث اقتصاد هنر ایجاد کنند .
ز/ فرصت حضور آثار هنری را در گستره های موسع تر ایجاد کنیم
حمید سوری کارشناس و صاحب نظر امور هنری در یکی از نشستهای گروه آموزش انجمن نقاشان ایران می گوید: " قطعاً هیچ یک از وجوه زیبایی شناختی ، جامعه شناسی ، معنوی ، آموزشی بدون در نظر گرفتن شرایط انتشار اثر و ارائه آن به مخاطب و همچنین مورد توجه قرار دادن اثر توسط دست اندر کاران به عموم مردم ، مشاهده نخواهد شد. هنر در کنار فروش ، تبادل ، انتقال و عرضه می تواند به مخاطبان خود نزدیک شود ؛ لذا در چنین مسیری در کنار هنرمند باید شخصیّت ها و نهادهای مسئولی نیز فعالیت کنند تا هنر را در جایگاه واقعی خود ارائه دهند " . رامین مهمانپرست به عنوان یک سیاستمدار علاقه مند به امور فرهنگی نیز دیدگاه قابل تأملی در این باره دارد . وی معتقد است ؛ " اگر از همه ظرفیت های فرهنگی و هنری در طول سال های انقلاب به درستی استفاده می شد ،می توانستیم پیام خود را در دنیای امروز به درستی مطرح کنیم . زیرا کشور ما دارای فرهنگی بسیار غنی است و از معدود سرزمین هایی هستیم که در طول زمان و در دوره های مختلف تأثیرات عمیق فرهنگی و علمی در دنیا داشته و خدمات ارزنده ای ارائه کرده ایم ."
توزیع عادلانه فرصت بهره مندی از آثار هنری که ابعاد گسترده کم نظیری را در خود دارد نیز می تواند در قالب تبادلات فرهنگی با دیگر کشورها ، برگزاری نمایشگاه ها در سطوح تخصصی و عمومی ، از راه کارهای توسعه اقتصاد هنر قلمداد شود .
نگارنده امیدوار است مجموعه مقالاتی که در سرفصل اقتصاد هنر ارائه شد ، مورد توجه وتبادل اندیشه ، یاران هنر گرفته باشد.
پژمان ضیائیان
منتشر شده در روزنامه خبر جنوب 1393.6.30